نفس نفس
رکاب
راهي نمانده تا خط پايان
تا قهرماني
قهرماني دوچرخهي کورسي
ركاب 2
دو کولهپشتي بزرگ
دو طرف چرخهاي عقب
دو قمقمهي بزرگ
دو آينهي تخت
يک چراغ الايدي پرنور
با دندههاي سنگين و سبک
باز در سفر
دوچرخهي توريستي
ركاب 3
خيز بر ميدارد
از سنگها و صخرهها
فرود ميآيد
در شکاف کوهها
درهها
برش ميزند عرض رودخانه را
با شتاب
در نبردي ناتمام
دوچرخهي کوهستان
ركاب 4
بيهوا ميپرد
روي يک چرخ، بلند ميشود
ناگهان ميايستد
ميخکوب ميشود
درجا دور ميزند
در ميان کف و سوت تماشاچيان
دوچرخهي آکروباتيک
ركاب 5
پيادهروها
خيابانها
ايستگاه اتوبوس
تاکسيها
پارکها
کوچهها و گربهها
درختها و پرندهها
با همه احوالپرسي ميکند
دوچرخهي شهري
ركاب 6
بالابلند
و در اوج
از دوردست خيابانها پيداست
در آفتاب و باران
دوچرخهي غولپيکر
ايستاده در مرکز ميدان
ركاب 7
نگاه کن!
با خورجيني کهنه بر پشت
با گرد خستگي بر رکاب
بي چراغ و بيشبرنگ
بيآينه
بيقمقمه
بيشتاب
از گوشهي حياط
دوچرخهي قديمي پدر
به جشن تولد تو ميآيد
و تو
خوشآمدش ميگويي
امروز روز توست
و دوچرخههاي جهان
دور تو ميچرخند
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تصويرگري: محمدرضا اكبري
نظر شما